9/10/2009 03:58:00 PM

این ستاره هایی که هر شب آسمون رو پر می کنن ،همینایی که وقتی آسمون تمیزه خیلیا رو سر ذوق میارن ، خیلی عجیبن ... می دونی؟اینا از دور قشنگن ، از دور مثه جواهرن ، از دور به هم نزدیکن ... ولی هر چی بهشون نزدیکتر بشی بزرگتر و ترسناکتر و داغتر میشن. دیگه اون حس مرموز شیرین رو نسبت بهشون نداری. می دونی که اگه از یه حدی نزدیکتر بشی می سوزی. هر چه قدر هم که جلوتر بری می فهمی که چقدر از هم فاصله دارن... ستاره هایی که از روی زمین اینقدر به هم نزدیکن ، در حقیقت بیشترین فاصله های این دنیا رو از هم دارن.ه
ما آدما تا وقتی نسبت به چیزی آگاه نیستیم از روی ظاهر قضاوت می کنیم. برای خودمون داستان میسازیم. رویا پردازی می کنیم. همه ی چیزای این دنیا رو به دو دسته ی خوب وبد یا مقدس و اهریمنی تقسیم می کنیم.
بین خودمون هم همینطوریم.
اصن نصف بیشتر مشکلاتمون از همینه.ه

2 Responses to "قضاوت"

  1. Arnii Says:

    اینی که گفتی دقیقا مشکل این روزای منه. به خاطر جریانات این چند وقت و دید منفی ای که نسبت به همه چیز پیدا کردم، وقتی میشینم تاریخ میخونم، تا به یه موردی بر میخورم که کار طرف رو قبول ندارم، سریع انطباقش میدم با جریانات الان و اینکه آره اونم در همین حد مزخرف و بیپ و بیپ بوده!! :O
    البته این مشکل تو روابط عادی مون هم وجود داره. وجود داره که یکی رو برای خودمون بت میکنیم و وقتی یه اشتباه ساده ازش دیدیم، با تبر میافتیم به جون اون بته و تیشه به ریشه اش میزنیم!
    (اهم اهم! یاد بگیر! اینجوری کامنت میذارن نه مثل تو که انگار داری خونتو تو شیشه میکنی وقتی کامنت میذاری!! :دی)

  2. Mehrsa Says:

    البته قضاوت در مورد جریانات تاریخی به دلیل اینکه انسانهای زیادی تجربه و ثبتش کردند از روی یک منبع معتبر چندان هم به خطا نمیره. ولی سیاه و سفید دیدن هیچ چیزی درست نیست.

    اما در مورد آدما ... خیلی سخته ! خیلی اشتباهه. و من شدیدن دچار این اشتباهم. همیشه و همیشه.

    در ضمن مگه تو کامنتهات رو وجب میگیری؟ :)) خب اگه حرفی باشه می زنم اگه هم نه نمی زنم دیگه :دی

Post a Comment