12/06/2009 07:13:00 PM

با من بگو ....
با من بگو ،
که در آغوش کدام دقیقه،
و در پناه کدام ثانیه ،
در قلب من متولد شدی؟


من ، مسافری سرگشته،
گمشده در حجم عظیم دوردستها ...
و تو در همین نزدیکی !
این همه نزدیک .........

و اکنون در پناه قلعه وجودم ،
با دروازه هایی گشوده ،
برای قدمهایت دست تکان می دهم ...



می ترسم ،
از این حس شیرین مبهم،
می ترسم ...



0 Responses to "از دست تو! :دی"

Post a Comment